سخن از گذشته !

مهندس ایرج کاوه از گذشته ای که کشور بنا داشت در سلسله برنامه های توسعه؛ «سازمان آب و برق خوزستان» را به عنوان بخشی از برنامه عمران و توسعه خوزستان تشکیل دهد، سخن می گوید
ميهمان ميزباني بسيار صميمي و دوست داشتني شدیم و به همراهش به سال هاي آغاز احداث شبكه برق شهري در ديار نخل ها و كارون ره سپردیم. روزهايي كه سازمان برنامه، مجموعه ي «عمران خوزستان» را تشكيل داد تا بتواند برق را از سد دز به مردم و صنايع شهرهاي اين استان ـ دزفول، سوسنگرد، مسجدسليمان، آبادان، اهواز و ... ـ برساند و با ذخيره سازي و تنظيم آب سد دز، آب را در دسترس مردم منطقه و همچنين مجتمع كشت و صنعت نيشكر هفت تپه، مجموعه كشت و صنعت دزفول، فولاد اهواز و ... قرار دهد.
 او با صميميتي بسيار دلنشين، سخن را اينگونه آغاز كرد:
«شماره هايي از فصلنامه پيام توليد برق كه بدستم رسيد، خواندم. خيلي جالب بود و خيلي خوب در باره ي صنعت توليد برق ـ مشكلات، موفقيتها، همدلي ها، سوابق، به اشتراك گذاري تجربيات ارزنده و آموزنده، سوابق و دل گفته هاي پيشكسوتان و .... ـ سخن گفته شده، كه بسيار زيباست!»
ايرج كاوه. او متولد سال 1313 در شهرستان اراك است. تحصيلات را تا مقطع پنجم متوسطه در همان شهر گذراند و به اين دليل كه در اراك تنها دو دبيرستان صمصام (خصوصي) و پهلوي(دولتي) وجود داشت و در هيچكدام از اين 2 دبيرستان، ششم رياضي تدريس نمي شد، به تهران آمد تا ششم متوسطه رياضي را در دبيرستان «مروي» طي نمايد. مهندس كاوه پس از اخذ ديپلم در سال 1333 و شركت در آزمون كنكور، با رتبه ي بيستم، وارد دانشكده ي فني دانشگاه تهران شد تا در رشته ي «مهندسي برق» ادامه تحصيل بدهد.
پدر مهندس كاوه كه در كودكي وي نيز فوت شد، فرش فروشي داشت. آنها 4 برادر و خواهر بودند. مهندس كاوه خودش دو فرزند دختر و 3 نوه دارد. يكي از فرزندان وي كارشناس ارشد باستان شناسي است و دختر ديگرش هم مهندس آرشيتكت است و مشغول فعاليت در جامعه هستند. همسر مهندس كاوه از دبـيران كشورمـان  است كـه زبان انگليسي تـدريس مي كرد.
 
«من نيروگاهي نبودم؛ كارم در نيروگاه نبود، اما در سطوح بالاتر، مسئوليت هايي در اين رابطه داشتم.
فروردين سال 1340 بود، كه من كارم را در آب و برق خوزستان، آغاز كردم. وزارت آب و برق(نيرو) هنوز تشكيل نشده بود. برق تهران، تنها نيروگاه ژاله را داشت و ساختمان برق آلستوم(طرشت) در مراحل پاياني ساخت بود. خوزستان هم كه اصلاً سيستم برق دولتي نداشت. آنهايي كه برق دولتي داشتند، از شركت نفت، برق مي گرفتند.
روزهاي اولي كه من وارد برق خوزستان شدم، روابط عمومي مجموعه، واحد برق را به من معرفي كرد ـ البته بعد از گذراندن مرحله آزمون، براي كار به مجمومه پيوستم ـ؛ آنجا به من گفتند كه اين مجموعه، «مؤسسه عمران خوزستان» است. پروزه  عمران خوزستان چهار بخش داشت: يك قسمت برق بود؛ طرح نيشكر هفت تپه، بخش ديگر عمران خوزستان بود؛ بخش ديگر طرح آبياري دز در دزفول بود و بخش توزيع  برق در شهرهاي منطقه، بخش هاي مختلف اين مجموعه را تشكيل مي داد.
سازمان (پروژه) عمران خوزستان تشكيل مي شد از سد «دز» درحال ساخت، شبكه هاي آبياري امتداد (پايين دست) سد جهت توزيع صحيح آب ذخيره شده توسط سد در اراضي پايين دست كه «شبكه آبياري دز» در اطراف آن شبكه آبياري، تشكيل مي شد. مي بايست شبكه برق احداث گردد تا در حين برق رساني به مردم و ساير مصارف ويژه، برق شبكه آبياري هم تامين باشد.توليدات كشاورزي ممكن و مطابق با استعداد و شرايط خوزستان، به انجام برسد. بنا براين 3 يا 4 قسمت مهم را براي من تشريح كردند كه اولي اش برق بود.
بخش برق عمران خوزستان، متشكل از نيروگاه 520 مگاواتي سد دز و شبكه برق استان خوزستان بود. عمده توليد كشاورزي در آن مقطع نيشكر و كارخانه نيشكر در هفت تپه بود. به هر حال مؤسسه عمران خوزستان براي هر كدام از بخش هاي آب، برق، كشت و صنعت و ... مشاور داشت. من به عنوان مهندس برق، به مجموعه پيوستم تا پس از آشنايي با مجموعه، در بخش برق مجموعه، همكاري خودم را آغاز نمايم. وضعيت برق مشخص بود. توسط سد دز، برق منطقه تأمين مي شد، كه در حال ساخت بود و اواخر سال 1341 يا آغاز سال بعد به بهره برداري مي رسيد. در آن مقطع، برق اهواز از پالايشگاه آبادان توسط يك خط 132 كيلوولت تأمين مي شد و تا 20 مگاوات برق به اهواز مي رسيد. به موازات اين فعاليت(ساخت سد و نيروگاه)، طراحاني بر اساس 2 قرارداد، مشغول به كار بودند تا خطوط انتقال و پست هايي كه مي بايست توسط آن برق به نقاط مختلف اهواز برسد را طراحي و اجرا كنند.
قبل از اجراي اين پروژه، برق خرمشهر و اهواز و ... با خطوط انتقال و شبكه قديمي كه داشتند از پالايشگاه آبادان و البته به ميزان محدود، تامين مي شد. در آنجا سيستمي راه اندازي شده بود كه اين خطوط را مي ساخت، خطوط و پست، پس از ساخت نياز به نگهداري داشت؛ اصلاً واحد انتقال نيرو و نگهداري مورد نياز بود، كه آقاي مهندس نيلچيان، رئيس ايراني پروژه بود و مدير بالادستي ايشان، يك مهندس امريكايي بود. اما به دليل توان و دانش بالاي آقاي مهندس نيلچيان، كارها به عهده ايشان بود. بخش ديگر هم بخش توزيع برق بود كه مجري آمريكايي پروژه «لَام يِلِي»(Lam yeli) بود و مدير  ايراني اين بخش هم آقاي مهندس يمين افشار؛ همه ي اين بخش ها مربوط به سازمان برنامه بود.
سازمان عمران خوزستان، بخش ديگري هم داشت كه قسمت «عمران و نوسازي» بود و بنده براي فعاليت در اين بخش، استخدام شده بودم. در آغاز كارم، يك دوره آموزش شش ماهه حين كار جهت آشنايي با مجموعه داشتم كه از قسمت خريد شروع شد. خريدها بين المللي بود و ... پس از آن، قسمت انبار و در قسمت هاي مختلف، حضور داشتم تا با سيستم كار آشنا شوم. پس از اين مدت به محل اصلي كارم رفتم كه سرپرست قسمت، يك فرانسوي به نامه اسپيناس(Speenace) بود. در واقع بخش نوسازي (Ingeenering & Construction) بود. چند كتاب به من دادند كه يكي از اين  كتاب ها، در باره ي مبحث استاندارد بخش توزيع و 33 كيلوولت به پايين بود؛ كتاب دوم هم فهرست Material(لوازم و تجهيزات و ...) بود و در جريان كار(توسعه) استفاده مي شد كه واحد تداركات در قالب قراردادهاي بين المللي و ... تهيه مي كرد. بخش بعدي هم قسمت خريد (Perchaising) بود كه براي آن گشايش اعتبار(باز شدن LC) انجام مي شد و كالا تهيه و آماده مي شد. در واقع استخدام، كارآموزي، فعاليت و مدير شدن بنده در يك منطقه، حدود 1 سال به طول انجاميد.
پس از اين مراحل به بخشي كه قرار بود فعاليت اصلي ام آنجا باشد، بازگشتم. حدود يك هفته زمان برد تا تابلوي اقلام مورد نياز و مصرفي را تنظيم كنم و به اين ترتيب دركوران كار قرار گرفتم. در ادامه، ترسيم و تنظيم نقشه هاي عملياتي را براي شبكه برق شهري شروع كردم. بخش زيادي از اين نقشه ها توسط آقاي مهندس پرويزي ـ از دوستان زمان دانشجويي من ـ   تهيه شده بود و من بايستي ادامه كار نقشه را تا انتها به انجام مي رساندم. نقشه هاي دقيقي با مقياس يك دوهزارم از شهر با بيان جزئيات بود كه اين كار توسط يك مهندس با همراهي يك تكنسين انجام مي شد.
در ادامه فعاليت، پروژه اي را به بنده محول كردند تا به انجام برسانم كه محل اجراي پروژه شهر اهواز بود. حدود يك ماه اين كار طول كشيد. پس از آن خرمشهر به عنوان محل كار بنده، تعيين شد. مسئوليت آنجا به عهده يك مهندس پاكستاني به نام «خَتَك» بود. اين شخص مسلمان هم بود و با مردم منطقه ارتباط خوبي برقرار كرده بود. بعدها به دليل حسن خلق و حسن شهرتي كه داشت، در خرمشهر شهركي به نام ايشان احداث شد.
در خرمشهر انبار بزرگي قبل از رفتن من ساخته شده بود؛ لوازم و اقلام مورد نياز رسيد و انبار شد تا برق سد دز به بهره برداري برسد و ادامه كارها تا روشن شدن شهرهايي مثل خرمشهر، اهواز و ... ، كار ادامه داشت.»
مهندس ايرج كاوه در ادامه فعاليت خود، مسئوليت بخش توزيع برق در شهرهاي استان خوزستان را به عهده گرفت، كه در اين زمينه مي گويد: «پس از اين مراحل بود كه تقريباً مشخص شد بنده بايد در بخش توزيع برق(در شهرها) فعاليت داشته باشم. انتقال، مبحث ديگري بود كه آقاي مهندس نيلچيان در رأس آن قرار داشت. در بخش انتقال مناطق مختلف پيمانكار هايي كه فعال بودند، نظارت توسط ايشان و ناظرهايي كه انتخاب مي كردند، انجام مي شد و به آن انتقال و بهره برداري هم مي گفتند. كار ما، بخش توزيع بود كه در رأس امور يك مهندس فرانسوي بود، پس از اين مهندس فرانسوي قرار بود آقاي مهندس پرويزي مديريت را انجام دهد كه شخص ديگري كه تحصيلكرده آمريكا بود و با علم مديريت هم آشنايي داشت، سرپرستي بخش توزيع را عهده دار شد. آقاي پرويزي هم در بخشي ديگر به همراه آقاي مهندس يمين افشار، سازمان برق ايران را تشكيل دادند.
برق خوزستان كه در قالب شركت K. D.Sتأمين مي شد، بعدها پس از تشكيل وزارت آب و برق و تشكيل معاونت برق در اين وزارتخانه و تشكيل سازمان آب و برق خوزستان، شركت «كَي. دِي. اِس» خريداري و تحويل آب و برق خوزستان گرديد. قبل از آن سازمان برنامه، به شكل مستقيم عمليات عمراني و توسعه مناطق مختلف كشور ـ از جمله خوزستان ـ را به انجام مي رساند.
اجراي شبكه شهري در خرمشهر با شركت «احداث» بود كه براساس كتابچه استاندارد مربوطه، شبكه ي شهري را آماده كرد. در حين كار كنترل و نظارت هم با ما بود. حدود يك سال و نيم در خرمشهر فعاليت داشتم. نقشه ها تهيه شد. انبارها احداث شد و آماده ي نگهداري لوازم و تجهيزات. آقاي مهندس يمين افشار، از طرف سازمان برنامه به عنوان مديريت ارشد و مسئول اصلي بخش برق، با حضور مستمر (هفتگي) در منطقه و تشكيل جلسات و نسشتها كه با حضور فرماندار، شهردار، بخشدار تشكيل مي شد، برنامه، عملكرد و پيشرفت كار را كنترل مي كرد. آن زمان برق خرمشهر را شركتي به نام «يا» (Yaa) تــامــين    مي كرد كه بايد با ارزشگذاري و خريد اين مجموعه، دارايي (لوازم و تجهيزات) آن شركت، در تملك دولت قرار مي گرفت.
پس از خرمشهر، به دزفول منتقل شدم و براساس همان روش و دستورالعمل و استاندارد، در دزفول هم كار برق را براي شهر دزفول به انجام رسانديم. البته نقشه هـا را از قــــبل آقــاي مهندس پرويزي تهيه كرده بودند و ما كار نظارت را انجام مي داديم. پس از آن، در انديمشك، شوش و شهرهاي ديگر هم كار به همين منوال صورت گرفت و من در منطقه خوزستان تا سال 1344 فعاليت داشتم. در همين اثنا كه من آنجا حضور داشتم، سد دز هم سال 1342 وارد مدار شد و به شهر ها برق داديم و بنده در آنجا به عنوان رئيس ناحيه، به كار ادامه دادم. شبكه هاي ضعيف موجود با تيرهاي چوبي را بازسازي و تقويت كرديم. نيروگاه هاي كوچك موجود در منطقه و شبكه ي انتقال خصوصي را خريداري كرديم و از شبكه سراسري به آنها برق داديم. ديگر حضور پيمانكار هم به مرور كم رنگ تر شد و كارها را به شكل اماني توسط نفرات خودمان انجام مي داديم. اين كارها در منطقه به مرور و طي چند سال به انجام رسيد. روند انجام كار را تغيير داديم. ماشين آلات جديد را به منطقه آورديم. لاين تراپ(Linetrape)  و...، تا كار را به شكل استاندارد و منظم به انجام برسانيم. بسياري از ابزارها را براي نخستين بار به ايران آورده بوديم.
اين فعاليت ها در منطقه تا سال 1344 ادامه داشت. بخشي از كار ما هم شده بود بازاريابي براي تامين برق؛ كه به مردم، صنايع، كشاورزي و ... آگاهي برسانيم برق با هزينه اي بسيار پايين تر و در عين حال برق پايدار و مطمئن را در اختيارتان قرار خواهيم داد. مردم هم استقبال خوبي كردند. در بخش كشاورزي آبياري بسيار دشوار انجام مي شد، براي آنها تشريح كرديم كه برق كار را آسان مي كند. كارخانه هاي يخسازي، از برق استقبال خوبي داشتند. در منطقه خوزستان ـ خاصه دزفول ـ اثر بسيار چشمگيري بر زندگي شان داشت.
همزماني احداث شبكه برق و اجراي پروژه شبكه آبياري در منطقه به نام «طرح آزمايشي شبكه آبياري دز» (DPIP) كه حدود 22هزار هكتار و محدود به دزفول را با هدف شناسايي استعداد كشاورزي منطقه، شامل مي شد و آنها هم براي كارشان شبكه ي برق مستقلي نياز داشتند تا قادر شوند آب و  برق طرح فوق الذكر را از سد دز تامين كنند، خود دليل ديگر شكوفايي و رونق اقتصادي ـ اجتماعي منطقه بود.»
مهندس كاوه، ادامه داد: «سد دز كه در سال 1344 راه اندازي شد، 8 واحد داشت كه ابتداي امر و فاز اول، 2واحد به ميزان 130 مگاوات برق استحصال شد و هنگام راه اندازي ـ بنده آنجا نبودم و محل خدمت بنده خرمشهر بود ـ ، ميزان برق مورد نياز منطقه كمتر از برق توليدي و حدود 65 مگاوات بود. حدود 10 مگاوات از برق توليدي را در اختيار صنعت نفت كه اعلام نياز كرده بود، قرار دادند. از طرف ديگر هم به دليل نداشتن شبكه، امكان انتقال نداشتيم تا برق به منطقه ي لازم فرستاده شود. آن زمان هم آقاي مهندس نيلچيان در نفت آبادان بود و من در ايستگاه برق.
پس از آن در شهرهاي مختلف منطقه (خرمشهر، آبادان و ...)، فعاليت داشتم كه تقريباً 2 سال، يعني تا حدود سال 1347، ادامه داشت. در اين مقطع آقاي مهندس نيلچيان، رئيس برق خوزستان شد و بنده هم به جاي آقاي نيلچيان مسئول توليد و انتقال شدم.
هنگاميكه من از خوزستان باز مي گشتم، تمام منطقه با خط 400 كيلوولت، پوشش داده شده بود. اينها مايع علاقمندي و وابستگي به كار مي شد. من 13 سال ـ از سال 1340 تا اوايل 1354 ـ در خوزستان بودم، بعد از 4 سال اول به توليد و انتقال رفتم، توليد آن زمان سد دز بود.
اوايل سال 1354 به تهران آمدم و مدتي ـ حدود 4 ماه ـ با استفاده از ذخيره مرخصي كه داشتم، استراحت كردم؛ در خوزستان هم جانشين تعيين كرده بودم و ديگر به آنجا بازنگشتم. به برق خراسان رفتم، كه آنجا حدود يك سال و نيم معاون مديرعامل بودم و پس از اينكه مديرعامل وقت رفت، بنده به عنوان مديرعامل برق خراسان به فعاليت خودم تا زمان انقلاب ادامه دادم. خرداد ماه سال 1358 كه آقاي تاج وزير بود، آقاي مهندس قائمي به دلايل اختلاف سليقه اي كه وجودداشت، به عنوان مديرعامل به برق خراسان آمد و حدود 2 الي 3 ماه هم با هم كار كرديم. بعد آن، بنده به تهران و شركت توانير آمدم و در سمت معاون انتقال نيروي توانير به كارم ادامه دادم تا اينكه مديرعامل توانير ـ آقاي مهندس رياضي ـ ، جابجا شدند و مرحوم مهندس كراچيان به عنوان مديرعامل توانير، مشغول بكار شدند و آقاي مهندس احمدي پژوه را به عنوان معاون انتقال منصوب كردند. آقاي مهندس صادق وزيري كه به خوزستان رفته بود، با بنده تماس گرفت و از بنده خواست تا به خوزستان بروم و در پست قبلي خودم (رئيس بخش برق، سازمان آب و برق) به فعاليت ادامه بدهم. در مرداد 1359 به خوزستان رفتم؛ جنگ شروع شد. صحبت هايي شد كه به تهران برگردم، اما من همانجا ماندم. حدود شهريور سال 1360، تسلط ايران به شرايط جنگ بهتر و بيشتر شد و عراق پيگير بود تا مذاكرات صلح برگزار گردد و ...؛ آن سال مهندس قاجار هم در آب و برق خوزستان و به عنوان مدير نيروگاه رامين فعاليت داشت.
اوايل سال 1361 به تهران و توانير برگشتم و در حوزه ستادي و در بخش استانداردها به كارم ادامه دادم. در نيمه دوم سال 1362 كه مهندس غفوري فرد، وزير نيرو بودند، به بنده پيشنهاد شد تا در جايگاه مديرعاملي شركت «موننكو» حاضر شوم و فعاليت نمايم. در اين مجموعه برنامه اين بود تا پس از بررسي و مطالعات لازم، شركت «موننكو» با نام ايراني و تكيه بر توان داخلي، به فعاليت خود ادامه بدهد. پس از اقداماتي با همراهي آقاي منهدس شبستري كه قبل از بنده در موننكو حضور داشتند ـ حدود سال 1362ـ اساسنامه اي تدوين شد. پروژه هايي كه شركت موننكو از قبل، به عنوان مشاور با آن همكاري داشت، به پايان رسيد و كليه مستندات و اموال تحويل شد و مجموعه با نام جديد، «قدس نيرو» با سهامداري آستان قدس رضوي، بنياد مستضعفان و وزارت نيرو، فعاليت خود را از سال 1363، آغاز كرد.  آنجا هم بنده با توجه به تجربيات و سوابقي كه در خوزستان و سال هاي آغاز همكاري با صنعت برق، به عنوان مشاور بخش برق فعاليت داشتم. اين فعاليت ادامه داشت تا در سال 1370 بازنشست شدم.»
مهندس ايرج كاوه پس از بر تن كردن كسوت بازنشستگي نيز سال ها، دانش و تجربيات خود را در اختيار جامعه گذاشت. در اين زمينه، جويا شدم، گفت: «بعد از بازنشستگي، همكاري بنده با مركز تحقيقات نيرو(متن) آغاز شد، كه تقريباً 14 سال ادامه داشت.  آقاي دكتر رنجبر هم حضور داشتند؛ آقاي طباطبايي مديرعامل مجموعه بود. شركت «متن» بخش هاي مختلفي همچون متالوژي، برق و ... داشت كه فعاليت هاي تحقيقاتي خود را در اين زمينه ها انجام مي داد. بنده همكار قسمت آموزش بودم. شركت «متن» تصميم گرفت به دليل ضرورت توجه به آموزش نفرات متخصص در زمينه ي نيرو ـ بخش آب و برق و ... ـ مجموعه ي گسترده اي را ترتيب دهد كه كارهاي آن هم با بنده بود و از همراهي مهندس مهريان هم بهره مند بودم. در واقع بخش برق مجموعه با نام «شوراي تحقيقات برق» فعاليت داشت و بنده دبيري اين شورا را عهده دار بودم. اين شورا 14 تن عضو داشت. خيلي از عزيزان مانند آقاي مهندس ناصحي هم با اين شورا همراهي و همكاري داشتند. در ماه حداقل يك جلسه داشتيم تا كارهايي را كه كميته هاي شورا به انجام رسانده بودند، مورد بررسي قرار داده و در صورت لزوم، اصلاحاتي  انجام و طرح به تصويب مي رسيد. سعي بر اين بود تا تحقيقات، صرف متن نگاشته شده  بر روي كاغذ نباشد؛ امكانات فراهم شود و كار(پروژه) مصوب، عملياتي بشود.»
مهندس كاوه در باره خصوصي شدن صنعت برق مي گويد: «خصوصي شدن فقط در بخش توليد اتفاق افتاده است. شايد اين اتفاق به اين دليل افتاد كه بخش خصوصي در سرمايه گذاري احداث نيروگاه و ...، فعال شود و سرمايه گذاري كند؛  البته به گمان من اين به ضرر دولت است. بخش توسعه در صنعت توليدبرق(احداث نيروگاه) چه خواهد شد؟! براي بنده جاي سؤال است. اين را هم اضافه كنم كه اين مطلب را بنده بر اساس تحليل خودم گفتم و با توجه به عدم همراهي اينجانب با صنعت برق در حاضر و نداشتن اطلاع كافي از جزئيات و روند انجام اين امر، نمي توانم خيلي دقيق نظر بدهم. زماني كه من در صنعت برق فعال بودم، دولت حدود 400 ريال براي هر كيلووات ساعت برق هزينه مي كرد و بهاي دريافت  از مشتركين(مردم) 100 ريال بود. خب، شايد ابتدا به ساكن به نظر برسد اين به ضرر بوده است، اما مي دانيم طي اين سال ها(حدود50 سال اخير) مركب همه  توسعه ها كه بسيار هم سريع و چشمگير حركت كرد، برق است. اين منطقي است كه دولت براي توسعه كشور، چنين هزينه اي را بپذيرد؛ اما بخش خصوصي، چه؟!! اگر شما برق را ارزان تحويل داده ايد، الآن كشوري داريد كه در بخش صنعت، تكنولوژي و ... همه چيز (خيلي چيزها) دارد. نه تنها روشنايي، بلكه خيلي از خدماتي كه از خدمات صنعت مادر (پايه) برق استفاده مي كند، هم داريم. بنا براين اين نوع سرمايه گذاري از سوي دولت و به عبارتي هزينه كردن از سوي ملت، هدر نرفته است. در واقع شايد همه انواع پيشرفت هاي حاصل شده، از اين سرمايه گذاري(احداث زيرساخت صنعت برق و موارد مرتبط با آن) استفاده كرده است. به همين دلايل بعيد مي بينم كه توليد برق به شكل خصوصي، بتواند ادامه حيات بدهد، چرا كه هزينه ي قابل توجهي دارد و بخش خصوصي به سادگي از عهده آن بر نمي آيد. خيلي جاها(كشورها) روال متفاوت است؛ شركت هاي دولتي برق توليد مي كند وتوزيع و مسائل مربوط به پس از مرحله توليد در اختيار بخش خصوصي است.»
مهندس كاوه در باره علاقه اي كه به صنعت برق دارد مي گويد: « اگر دوباره شروع كنم و مثلاً فرض كنم الآن هفت سال دارم، دوباره جذب صنعت برق خواهم شد. اين به دليل متفاوت بودن كار و جذابيت آن است. برق، شرايط خاص خودش را دارد.»
از وي درباره ي چالش هاي صنعت برق پرسيديم، به ما گفت: «صنعت برق از همه(ديگر صنايع) بهتر است. به دليل نوع كار(تخصصي بودن) و آموزش هايي كه در مجموعه وزارت نيرو(صنعت برق) وجود دارد، اين صنعت را از ساير صنايع متمايز و ممتاز مي نمايد. معني حرف بنده اين نيست كه كار مشكل ندارد؛ اما نسبت به بقيه صنايع، به دلايلي كه ذكر شد و بواسطه تخصص و دانشي كه همه ي مجموعه دارند، مشكل كمتر است و البته آن هم در بخش مديريتي، شايد مواردي به عنوان مشكل به چشم بخورد؛ مثلاً تكنسيني كه تحصيلاتش تا مقطع فوق ديپلم است و چندين سال تجربه عملي در كارهاي نيروگاهي دارد، مديري مسئول مديريت كارهاي وي بشود كه تازه از فضاي آكادميك(دانشگاه)جدا شده و خيلي از فعاليت هاي عيني و عملياتي برايش بيگانگي دارد و ...!»
مهندس كاوه آينده برق را خوب مي بيند و مي گويد: «برق توسعه اي راحت تر خواهد داشت، به خصوص در كشوري كه خودش منابع دارد، دانش و استعدادهاي لازم را داراست و صد البته، آينده نگري هم دارد و حركت به سمت راهكارهاي نوين را آغاز كرده است. اقداماتي كه در بخش استفاده از انرژي هاي نو(باد، زمين گرمايي، انرژي خورشيد و ...)، شده است، هم چشمگير است و هم نياز به توسعه و فعاليت بيشتر دارد. خوب آغاز شده است، لازم است تداوم بدهيم تا به نتيجه برسيم.
خوشبختانه وزارت نيرو، وزارتخانه بيداري است و بسياري از مسائل را با درايت و همسويي كه در مجموعه وجود دارد، رتق و فتق مي نمايد.»
او معتقد است جوانان امروز، به ويژه كساني كه مي خواهند به صنعت برق بپيوندند، دانش بالايي دارند و توصيه خاصي را براي آنان لازم نمي بيند. اما به عنوان حرف پاياني مي گويد: « من فكر مي كنم اگر وزارت نيرو دانشگاه مستقلي داشته باشد و نيروهاي مورد نياز را آموزش بدهد و دانش نفرات شاغل را هم به روز نمايد، شرايط بسيار مطلوبي را شاهد خواهيم بود. مخصوصاً در شرايطي كه با توجه به فعاليت موسسات(شركت هاي خصوصي)، شايد امكان جذب نيروي صاحب دانش و تخصص از ميان تحصيلكردگان دانشگاه ها، دشوارتر از ديروز باشد. اگر دانشگاهي باشد كه در رشته هاي مورد نياز وزارت نيرو، نفر آموزش بدهد، طبيعي است كه مشكلي در اين بخش هم واقع نشود.»
 
گزارش و عكس: علي سنائي

 

آدرس

 تهران

خیابان استاد مطهری - خیابان فجر ( جم سابق ) پلاک 18- طبقه سوم ، واحد 8. انجمن صنفی نیروگاههای ایران-اصنا

 کد پستی : 1589616191

 

تماس با ما

تلفن:        88301762-021

تلفکس:     88300930-021

موبایل مسئول دفتر:     09192602659

 

خبرنامه الکترونیکی

برای عضویت در خبرنامه ایمیل خود را وارد کنید.